مجید کافی؛ اعظم ملایی
چکیده
با ظهور طلیعههای رویکردی جدید در رشته روابط بینالملل نسبت به روانشناسی طی چند سال اخیر و نضج گرفتن «سازهانگاری روانشناسانه»، این مقاله درصدد کاوش این پیوند است. به باور نویسندگان، سازهانگاری برای نخستین بار بستر مناسبی برای پیوند روابط بینالملل و روانشناسی فراهم آورده است و این پیوند مولد، چشماندازهای ...
بیشتر
با ظهور طلیعههای رویکردی جدید در رشته روابط بینالملل نسبت به روانشناسی طی چند سال اخیر و نضج گرفتن «سازهانگاری روانشناسانه»، این مقاله درصدد کاوش این پیوند است. به باور نویسندگان، سازهانگاری برای نخستین بار بستر مناسبی برای پیوند روابط بینالملل و روانشناسی فراهم آورده است و این پیوند مولد، چشماندازهای جدیدی را به روی این رشته خواهد گشود. مقاله پس از بررسی سازهانگاری روانشناسانه، بر انتقاداتی که نسبت به این رویکرد نوین انجام گرفته متمرکز شده و به آنها پاسخ میدهد. نویسندگان از این بررسیها نتیجه میگیرند که سرفصل مطالعاتی سازهانگاری روانشناسانه، پاسخ به نیاز حتمی و قطعی این رشته برای چالش با پیچیدگیهای سیاست و روابط بینالملل در عصر حاضر و در حقیقت راهی برای نزدیک کردن این رشته به موضوع تحلیل خود، یعنی رفتار اجتماعی و سیاسی انسان در قالب نظمهای دولتی و شبهدولتی است. به این ترتیب سازهانگاری روانشناسانه نهتنها امکان تحقق وعده اصلی سازهانگاران، یعنی ارائه تصویری مبتنی بر تکوین متقابل ساختار و کارگزار در توالی سطوح تحلیل مختلف را ممکن میکند، بلکه گام مهمی است در کنار گذاشتن ادعاهای خردگرایانه مبتنی بر تحمیل الگوهای کلان و درنهایت انسانیتر کردن این رشته از علوم انسانی.